سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایدز

 عنوان : ایدز بیماری پنهان و مهلک

مقدمه :

بخش اول : تعریف مفاهیم و مبانی نظری

1-1       تعریف بیماری

1-2       تاریخچه بیماری

1-3       وضعیت بیماری در دنیا

بخش دوم : اهمیت شناخت و آگاهی از بیماری

1-2 آموزش و آگاه سازی

2-2 اطلاع رسانی در سطح گسترده در جامعه

نتیجه گیری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ایدز بیماری پنهان و مهلکی است که به طور کاملا مرموز در حال گسترش است . و یکی از بزرگترین و جدی ترین همه گیری در تاریخ بشریت به حساب می آید . برهمین اساس نبایستی فرصتها را از دست داد و با برنامه ریزی اصولی ، مشارکت مردمی و هماهنگی دستگاههای اجرایی از به وجود آمدن یک بحران خطرناک جلوگیری کرد .

ایدز اولین بار در سال 1981 در کشور آمریکا شناسایی شد و تاکنون هفتادمیلیون نفر از مردم دنیا به این بیماری مبتلا شده اند . ایدز به معنی نشانگاه نقص اکتسابی دستگاه ایمنی بدن در اثر ویروس HIV می باشد که سیستم ایمنی بدن را متلاشی می کند و موجب عفونتهای مرگبار و بعضی اشکال سرطان می شود . ویروس HIV توانایی تکثیر مستقل ندارد . این ویروس با ایجاد تغییراتی در سلولهای انسانی تکثیر و انتشار می یابد . این بیماری معمولا چندین سال بعد از آلودگی به ویروسHIV ظاهر می شود .

بیماری ایدز بالقوه کشنده نیست ولی بعلت کاهش شدید سلولهای دفاعی بدن فرد را مستعد ابتلا به بیماریهای فرصت طلب می کند .

ایدز شاید از غفلت کوچک آغاز شود و فرد را گرفتار نماید . شناخت و اطلاع رسانی در مورد این بیماری یکی از مهمترین توصیه های کارشناسان بهداشتی کشور به مردم می باشد . با بررسی راههای انتقال این بیماری در می یابیم که اعتیاد و بخصوص اعتیاد تزریقی و روابط جنسی ناایمن بیشترین درصد فراوانی را در مبتلایان به ایدز به خود اختصاص داده است و سنین 25 الی 34 سال بیشترین آمار مبتلایان را به خود اختصاص داده است و رابطه معکوس با میزان تحصیلات و سواد مبتلایان به ایدز وجود دارد . با توجه به نتایج بدست آمده قشر جوان جامعه هم اینک در خطر آماج این بیماری از راه روابط جنسی ناایمن می باشد . کارشناسان توصیه می کنند که جوانان بر عدم بروز رفتارهای پرخطر در جامعه همت گمارند . از موارد رفتارهای پرخطر می توان به مصرف الکل و مواد مخدر و داروهای روان گردان و روابط جنسی مشکوک اشاره نمود . یکی از مراکزی که در کشور در امر درمان و مشاوره مبتلایان این بیماری فعال می باشند و زیر نظر علوم پزشکی کشور اداره می شود ، کلینیک مثلثی ( ایدز ، هپاتیت و بیماریهای آمیزشی) می باشد این مرکز آماده انجام آزمایش تشخیص ویروس در افراد مشکوکی است که به صورت داوطلبانه مراجعه می نمایند و بصورت محرمانه تمام اطلاعات افراد محفوظ خواهد ماند . این مرکز همچنین آماده مشاوره و در صورت نیاز درمان افراد مشکوک و یا مبتلایان به ایدز می باشد . آموزش برای گروههای مختلف در معرض خطر پیش از مواجهه با عوامل و رفتارهایی که خطر آلودگی به ویروس را به همراه دارند ، بسیار مهم است و با تقویت حس مسئولیت پذیری در بین مبتلایان میزان سرایت آن در جامعه کاهش می یابد .

این بیماری مهلک هم اینک از انتقال تزریقی معتادان به سمت روابط مشکوک و لگام گسیخته جنسی در حال تغییر می باشد و بزرگترین تهدید را در جوامع رو به رشد و جهان سوم از جمله کشورمان را در بردارد . در نهایت خویشتن داری و عدم شروع روابط جنسی زودهنگام و آموزش و شناخت کافی در مورد این بیماری و وفاداری به شریک و همسر قانونی و حفظ حریم خانوادگی و زناشویی و رعایت موارد ایمنی در روابط مشکوک جنسی می تواند کمک شایان در جهت پیشگیری و کنترل این بیماری مهلک داشته باشد .


علل انحراف اخلاقی و فرار نوجوانان دختر از خانه

 


 

عنوان : علل انحراف اخلاقی و فرار نوجوانان دختر از خانه

مقدمه :

 بخش اول : تعریف مفاهیم ومبانی نظری

1-1          گفته های فروید در مورد خود و رابطه آن با فراخود و نهاد

بخش دوم : اهمیت دوران نوجوانی در زندگی انسان

1-2   ویژگی های دوران نوجوانی از نظر فیزیولوژی

2-2  ویژگی های دوران نوجوانی از نظر فیزیکی و روانی

3-2  ظهور علاقه شدید به جنس مخالف

بخش سوم : علل بوجود آمدن فرار از خانه بخصوص در دختران

1-3  عوامل روحی روانی و شخصیتی نوجوانان و میزان اعتماد به نفس آنها

2-3  عوامل محیطی و فرهنگی جامعه

3-3  برخورد نادرست خانواده ها با جوانان

4-3  اختلاف و درگیری بین اعضای خانواده

نتیجه گیری

برخلاف پیشرفت های وسیعی که امروزه در همه کشورها در زمینه علوم مختلف مشاهده می شود هنوز موضوع دختران فراری یکی از دغدغه های والدین و مربیان را تشکیل می دهد . دوره نوجوانی و بلوغ یکی از مهمترین دوره های زندگی است که از نظر فیزیولوژیکی ، فیزیکی و روانی تحولات بسیار عمیقی در فرد ایجاد می کند و باعث می شود نظم جسمانی و روانی نوجوان بهم بخورد . نوجوان در این دوره از نظر جسمانی در حال رشد ، از لحاظ عاطفی نارس ، از نظر تجربه محدود و از لحاظ فرهنگ اجتماعی بسیار شکننده و تحت تاثیر است . نوجوانی و بلوغ یک دوران بی سروسامان و به عبارتی دیگر هنگامه ای از زندگی است که شخص غالبا دستخوش کشمکش های گوناگون است .( میلانی فر 1374- ص 86)

یکی از ویژگی های این مرحله از نوجوانی ظهور علاقه به جنس مخالف است . به این معنی که نوجوان ضمن آنکه می کوشد که حریف جنسی و رابطه خود را با گروه همتایان حفظ کند ، به ارتباط و دوستی با جنس مخالف نیز علاقه نشان می دهد و بسته به نوع فرهنگ خانواده ها و سنخیت این رفتار فرزندان و آداب و رسوم ..... ممکن است این رفتارها موجب ایجاد تعارض های مختلف بین نوجوانان و خانواده های آنان گردد و در این میان اولین چیزی که به ذهن نوجوان می رسد ، فکر فرار و رهاشدن از این تضادها می باشد . « فرار از خانه معمولا به حالات روحی و ویژگیهای روانی و شخصیتی فرد بستگی دارد که این ویژگی های شخصیتی در نوجوانان عبارتند از : ابراز وجود در اجتماع ، جسارت و بی اعتنایی و داشتن احساس دوگانه نسبت به شخصیت های آمر و مرجع ، فقدان انگیزه توفیق ، خشم و آزردگی و احساس تنفر و دشمنی و خصومت و مظنون و مشکوک بودن ، ویرانگی وجود رفتارهای هیجانی و فقدان توانایی در خودبازداری »(محسنی-احدی 1373 ص 120)

از مهمترین عوامل بروز فرار در دختران نوجوان را می توان به شرخ ذیل بیان داشت :

1-    اختلاف شدید با خانواده و درگیری بین اعضای خانواده و عاشق شدن

2-    عواملی چون تغییر شرایط قبلی خانواده ، وسوسه دوستان پسر ، عدم توجه به پذیرش از سوی خانواده

3-    همراهی دوستان پسر یا دختر در هنگام فرار و پشتیبانی آنها

4-    تاثیر کتابهای منحرف کننده جهت ترغیب به فرار

طبق تحقیق انجام شده در بررسی علل فرار نوجوانان از خانه در تهران در سال 1374 مشخص شد که %70 افراد قبل از اقدام به فرار ترک تحصیل نموده اند .

%75بیش ازیکبار سابقه فرارداشته اند که بین سطح تحصیلات والدین و فرار دختران رابطه معناداری وجود دارد .

%100 افرادی فراری وضعیت خانوادگی خود را نامناسب ذکر نموده اند . همچنین سختگیری در مورد درس ، بدرفتاری ناپدری و نامادری ، وجود تبعیض در خانواده و ....... باعث می شود که نوجوانان تحت فشار روحی قرار گرفته و فرار کنند . اغلب فرارها در فصل تابستان انجام می گیرد

برخی از کارشناسان علوم اجتماعی اعتماد به نفس را یکی از مهمترین عوامل دستیابی به خوشبختی می دانند و معتقدند که نیاز انسانها داشتن احساس خوب در وجود خودشان است . ما نیاز داریم از نظر جسمی ، فکری ، احساسی و عاطفی خود را انسانی باارزش بدانیم . چنین احساسی انگیزه و محرک ما برای توفیق درانجام همه اموری است که در زندگی به عهده می گیریم . همچنین در این ارتباط نباید از عزت نفس مثبت در سازندگی اجتماعی و عاطفی افراد غافل بود .


نقد و تفسیر مقاله

بازگشت امپریالیست

مفهوم امپریالیست در اکثر سالهای قرن بیستم از سوی بخشهای حاکم بر دنیای سرمایه سالار ، اصطلاحی غیرقابل پذیرش در مباحث علوم سیاسی بوده است به عنوان مثال ، اگر در زمان جنگ ویتنام ، شخصی از اقدامات آمریکا به عنوان امپریالیسم نام می برد ، نویسنده آن به عنوان فردی چپ گرا معرفی  می گردید . «هری مگدوف» در کتاب «امپریالیسم در دهه 70» که در سال1971 میلادی به چاپ رسید ، می گوید به عنوان یک قانون اساتید مودب دانشگاه از اصطلاح امپریالیسم استفاده نمی کنند . آنان این لغت را غیرعلمی و ناشایست می دانند .

اما امروزه دیگر این حرف صحیح تلقی نمی شود . روشنفکران و سیاستمداران نخبه امروز با کمال میل از لغات امپریالیسم و امپریالیسم نو در آثار خود و حتی در نشریات نیویورک تایمز استفاده می نمایند . این امپریالیسم بیش از همه به سیاست های دولت آمریکا در جنگ علیه تروریسم اطلاق

می گردد . سیاست هایی که تاکنون به اشغال نظامی افغانستان و عراق انجامیده است . براساس استراتیژی های امنیت ملی دولت بوش ، هیچگونه مرز یا محدودیت معینی در استفاده از قدرت نظامی جهت تامین منافع ایالات متحده وجود ندارد . بر مبنای تلاشهای انجام گرفته در جهت گسترش امپراتوری آمریکا ، روشنفکران و سیاستمداران نه تنها به ایده امپریالیسم رجوع می نمایند ، بلکه این اصطلاح ، فعالیت های توسعه طلبانه دولت آمریکا در قرن نوزدهم را نیز دربرمی گیرد . همچنین امروزه ، دیگر مقایسه امپراتوری بریتانیا در نشریات مهم عادی شده است .

« میشل ایگناتیف » استاد درس سیاستهای حقوق بشر دانشگاه هاروارد در مجله نیویورک تایمز(28 ژولای2002) چنین می نویسد : « امپریالیسم جهت نشان دادن اقدامات سفیدپوستان به کار می رود هر چند این اصطلاح وجهه مناسبی ندارد و از لحاظ سیاسی نادرست است » .

وی همچنین در مورد عملیات های جنگی ایالات متحده در افغانستان می نویسد

« هنوز هم نیروهای مخصوص ارتش آمریکا ، فاقد وجهه اجتماعی اند . آنان در حقیقت یک گروه نظامی هستند که منافع و قدرت آمریکا را در آسیای مرکزی تامین می نمایند . لذا جنگ کنونی آمریکا علیه تروریسم ، عملی امپریالیستی است ، البته بازگوکردن این حقیقت ممکن است برای آمریکاییان شوک آور باشد . زیرا آنان تمایل ندارند که کشورشان را به عنوان امپراتوری بشناسند . اما به این لشکرکشی های نظامی به سراسردنیا ، وحشت آفرینی ها و تسخیر جهان به وسیله نیروهای مخصوص ارتش آمریکا ، چه لغتی می توان نسبت داد ؟ »

همچنین جان ایکنبری استاد دانشگاه «جورج تون» در نشریه Foreign Affairs  (فورژن افایرز) می نویسد : « در سایه جنگ دولت بوش علیه تروریسم ، نظرات جدیدی پیرامون استراتژی های کلان ایالات متحده و تجدید ساختار دنیای تک قطبی امروز به وجود آمده است . دولت کنونی آمریکا امروزه از استفاده یک طرفه ، بازدارنده و یا حتی پیشگیرانه نیروهای نظامی خود و حتی در صورت امکان ، اتحاد با نیروهای نظامی کشورهای دیگر صحبت به میان می آورد ، اما این موضع گیری ها با قواعد و معیارهای جامعه جهانی همخوانی ندارد . در نهایت این که آمریکا و کشورهای همسو با سیاست های ایالات متحده ، یک دیدگاه امپریالیستی جدید به وجود می آورند که ایالات متحده در این نظام جدید ، علاوه بر تعیین استانداردها و تعیین تهدیدات به لشکرکشی نظامی و اجرای عدالت می پردازد .»

لذا طبیعی است که در شرایط کنونی ، امپریالیسم حاکم بر سیاست های خارجی آمریکا ، فراتر از دولت های امپراتوری عصر قدیم باشد .